Monday، ۵ Khordaad ۱۳۹۹
روشی که زندگی میکنیم، سبک زندگیمان را میسازد و از عادتها و عناصر مختلفی به وجود آمده است: چیزهایی که میخوریم و مینوشیم، میزان ورزشکردنمان، خوابیدنمان، شکل کنترل استرس و شرایط پرتنش، رفتار و تعاملمان با دیگران و بالاخره حس تعلق و هدفمند بودن زندگی و رویکرد ما به آن و انتخابهایمان عواملی هستند که هر کدام از ما را از دیگری متفاوت میکنند و در عین حال ما را به سمت زندگی متعادل هدایت میکنند.
تعادل تمام آن چیزی است که برای رسیدن به آن تلاش میکنیم و گاه ممکن است اسمی برایش پیدا نکرده باشیم و برای همین در نیمهی راه سر در گم شده باشیم. تعادل یعنی این که همیشه در مسیری راه برویم که میدانیم قرار است به کجا برسیم و برای اتفاقهای غیرمنتظره راهحل داشته باشیم یا حتی اگر از قبل به راهی فکر نکردهایم، دستپاچه نشویم و به مسیرمان ادامه دهیم. به تواناییمان در زندگی ایمان داشته باشیم و پیش از هر کاری، خوب نگاه کرده باشیم و از تغییرات طبیعت الهام گرفته باشیم. تعادل به معنای ثابتنگهداشتن چیزی در زندگیِ در حال تغییر است؛ و آن همان فکر سالم است. تعادل نیرویی است که با اتکا به آن، با تمام وجود، هر شکست را مقدمهی پیروزی میدانیم و بدون هیچ تردیدی همهی انرژیمان را برای حرکت رو به جلو میگذاریم.
زندگی با تعادل، صلح و هماهنگی را در روزهایمان به دنبال دارد. بدن سالم در ذهنی سالم با فکرها و حسهای متعادل به بار مینشیند. این هماهنگی برای هر انسانی به شکلی رخ میدهد، اما جوهرهی اصلیاش همان مسئولیتپذیری در زندگی و زمان کافی برای خود و دیگران است. زمان کافی برای اندیشیدن به مسیر زندگی و چشیدن آن.